پروزه سخت و طاقت فرسا و نفس گیر گرفتنت از شیر مادر
عزیزم, تمام هستی و نیستی من ,قلبم, وجودم, چند وقت پیش مونس و همدمت آرامش دهنده روحت از تو گرفته شد و تو با واکنشی عجیب روزها و شبهای سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشتی تا دوباره به حالت عادی برگردی. تصمیم گرفتم تو را از شیر این شیره جان این مایه حیات این آرامش دهنده جانت بگیرم . وای چقدر سخت بود چقدر وابستگی چقدر گریه و..................... یک سال و ده ماه تمام شیره جانم را به تو امید زندگیم به تو عزیز تر از جانم بخشیدم نوش جونت گوارای وجودت عزیزم . پروژه شیر گرفتن تو این گونه شروع شد که روز اول تا ظهر تحمل کردی ولی ظهر موقع خوابت که شد دیگه زدی به سیم آخر تا حالا اینجوری نشده بودی زمین و زمان رو چنگ مینداختی تمام صورت من...
نویسنده :
هانی
0:38