سامیارسامیار، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

سامیار نفس مامان

من من (گویش این روزهای تو)

1391/8/29 12:36
نویسنده : هانی
628 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم عزیزم پسر سپید روی من با موهای طلایی رنگ دلیل من  برای زنده بودن و زندگی کردن دوستت دارم

تا به امروز یک سال و 6 ماه و 20 روزه هستی و سرشار از نیاز و خواهش دست من و بابایی رو میگیری و به زبون خودت میگی (من من ) و ما رو میبری به طرف هر چه بخواهی .................{من من}  از صبح تا شب کار تو اینست {من من} حتی در مهمانی ها هم (من من)

مامان: آه مامان یکم استراحت بده      تو: ( من من )      مامان: باشه بریم         تو: و بعد انگشتم را در میان دستهای کوچکت میگیری و میبری.

عزیزم انقدر از صبح تا شب تو را بوسه میزنم که تعدادش از شماره خارج است تا جایی که گونه های  لطیفت  قرمز میشود . و بوسه هایی که مرا میزنی چه شیرین ودلنشین است . وقتی میفتی و دست یا پایت درد میگیرد بلافاصله پیشم دوان دوان می آیی تا بوسه ام را نثارت کنم تا دردت زود خوب شود .

این روزها یک دو سه راهم خوب و واضح میگی البته اگر بخواهی خودت رو از جایی پرت کنی  ولی نمیدونم چرا چیزهای بیشتری نمیگی فکر کنم بعدا بخوای جمله بگی .......مثلا یک دفعه بگی مامان جون عاشقتم ههههههههههههههههههه  ........

عکسها در ادامه مطالب

 

من و کوروش

من و کوروش

من

من

من عاشق خیارم

من عاشق خیارم

من از تو میوه ها فقط خیارا رو میخورم

من عاشق خیارم

من وقتی از مهمونی میرسم خونه اولین کاری که میکنم سراغ کامیونم میرم از این سره خونه به اون سره خونه حرکت می کنم حتی نمیزارم مامان جونم لباسامو در بیاره 

من و کامیونم

من با مظلومیام

من با مظلومیام

من و آرتین در حال نوازندگی

من و آرتین

من در حال نوازندگی

 

من در حال نوازندگی

من و آرتین

من و ثنا

من وثنا

من رژ زدم

من رژ زدم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

سپید مامان علی
29 آبان 91 11:42
الهیییییییی....فدای این پسر سپید روی بشم که این روزهاااااااااا من من میکند و خواسته ای دارد
shohreh
3 آذر 91 9:02
jigar tala fadat besham ba oon mazlomiyate kodakanat
پیربابای ارشیا
10 آذر 91 1:03
ماشالله الهی زنده باشی ناز پسر
سپید مامان علی
13 آذر 91 8:15
دلمون واست تنگیده چرا آپ نمی کنی مامانی؟