سامیارسامیار، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

سامیار نفس مامان

دوران جنینی پسرم

عزیزم روزی که فهمیدم تو در وجودم شکل گرفتی یکی از بهترین روزهای زندگی من و بابایی بود انقدر خوشحال شدیم که انگار تمام دنیا رو به ما داده بودند. چند روز بعد رفتیم سونوگرافی و صدای قلبت رو شنیدیم قلب کوچولوت تند تند میزد خدایا چه لحظه باشکوه و فراموش نشدنی بود. با وجود اینکه ٤ ماه اول بارداری به خاطر حالت تهوع های شدید به من خیلی سخت گذشت ولی به خاطر وجود تو سر از پا نمی شناختم. از هفته ١٣-١٤ بود که تکون خوردناتو حس کردم همه می گفتن خیلی زوده ولی خوب دیگه پسر بلای مامانه دیگه. هر روز که بزرگتر می شدی تکونات بیشتر و بیشتر می شد از همون دوران جنینی خیلی شیطون بودی تا جایی که می تونستی محکم به شکم مامانی می زدی تا جایی که شکمم کج می شد و به یک ...
13 مرداد 1390