عشق مامان
عزیز دل مامان احساس میکنم خیلی بزرگ شدی و خیلی بانمک هم شدی هر روز کارهای جدید و خنده دار انجام می دی که دوست دارم بخورمت البته همه دوست دارن بخورنت . گوگولی من عشق من عاشق ذره ذره از وجودتم که داری هر روز بزرگ و بزرگتر میشی. خیلی شیطون بلا شدی دیگه هر کاری که بخوای انجام بدی خیلی واضح و روشن به همه میفهمون .
چند وقته که دیگه خونمون مرتب نیست یعنی هیچ وقت نمیزاری که مرتب باشه مامان هر کاری میکنه دوباره تو به هم میریزی مامانو حسابی خسته کردی .
بعضی کارهایی که انجام میدی:
هر جا دستمال می بینی دوست داری تمیز کاری کنی
وقتی آب میخوری تو لیوان با دهنت قل قل می کنی
عاشق توپ و کامیونتی روزی 1000 بار یا خودت کامیونت و راه میبری یا میشینی توش که رات ببرن
میری روی مبل و میز و وروجک بازی در میاری تا مامان و بابا بترسن بدو بدو بیان طرفت که تو نیوفتی و بعد جیق بکشی و کیف کنی.
پا تو کفش بقیه می کنی .
عاشق آب بازی هستی.
مثل کوچیکیات دالی بازی رو خیلی دوست داری .
عاشق سوئیچ ماشین و خود ماشین و دد هستی .
گوشی تلفن و برمیداری و در حالت راه رفتن الو میکنی
هر چیزی رو که بخوای میگی من من .
دستگیره تمام کابینتها رو کندی و روزی1000بار وسایل توی کابیت ها رو میریزی بیرون و در ماشین لباسشویی در حال کنده شدنه البته در فریزر هم همین طور
و........................
عکسها در ادامه مطالب
من و بابایی
من و سعید
پیشی داره شیرشو میخوره
سامیار نیست سامیار کو؟ سامیار مثل موش نشسته روی میز
برای اولین بار(1سال و 3 ماهه) سامیار به طور رسمی در آرایشگاه
خیلی آروم که کسی نفهمه رفتم در کابینت و باز کردم پفک در آوردم و شروع به خوردن کردم آخه جاشو بلدم سیسسس کسی نفهمه.......
حالا که منو دیدی 2 تا 2 تایی پفک می خورم تا ازم نگیری.
پا تو کفش بقیه می کنم .
صبح تا شب به مامان می گم منو سوار این کنه .
عشقم