یک سالگیت مبارک عسلم
یک سالگیت مبارک عزیزم - یک سال مثل برق و باد گذشت و دردونه من یک ساله شد . هر لحظه که می گذشت سال پیش رو به یاد می اوردم که چجوری به خاطر حضورت سر از پا نمی شناختم. و هر لحظه از امسال رو با پارسال منطبق می کردم تا به دنیا آمدن پسر کوچکم را دوباره حس کنم عزیز دلم یک سال با تمام سختیها و خوشیهاش گذشت و از اینکه تو یک ساله شدی و عطر وجودت در خانه پیچیده است خدا را شکر می گویم ...
روز تولدت مامان بزرگهات و بابابزرگهات و خاله هدیه و عمه صدری و عمه سمانه و عمو حسین بودند کلی رقصیدی و شاد بودی و کادوهای خوشجل خوشجل گرفتی
راستی دو روز بعد از تولدتم مامانی و شیرین جون و فریبا جون و شهره جون اومدن دوباره تولد بازی کردیم.
اینم کیک تولدت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی